سایت مرتبط
اوقات شرعی
روزشمارغدیر
سوره بقره آیه 90-89
( 0 Votes )
- توضیحات
- منتشر شده در پنج شنبه, 24 اسفند 1391 07:21
- نوشته شده توسط اپراتور Sahand-Kavir.Com
آيه 89 - 90
آيه و ترجمه
وَ لَمَّا جَاءَهُمْ كِتَبٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ كانُوا مِن قَبْلُ يَستَفْتِحُونَ عَلى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلى الْكَفِرِينَ(89)
بِئْسمَا اشترَوْا بِهِ أَنفُسهُمْ أَن يَكفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَن يُنزِّلَ اللَّهُ مِن فَضلِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُو بِغَضبٍ عَلى غَضبٍ وَ لِلْكَفِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ(90)
ترجمه :
89 و هنگامى كه از طرف خداوند كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه هائى بود كه با خود داشتند و پيش از اين جريان به خود نويد فتح مى دادند (كه با كمك او بر دشمنان پيروز گردند، با اين همه هنگامى كه اين كتاب و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد به او كافر شدند، لعنت خدا بر كافران باد!.
90 ولى آنها در مقابل بد بهائى ، خود را فروختند كه بناروا به آياتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند و معترض بودند چرا خداوند به فضل خويش بر هر كس از بندگان خود بخواهد آيات خود را نازل مى كند، لذا خشم خداوند يكى پس از ديگرى آنها را فرو گرفت و براى كافران مجازاتى خوار كننده است .
شان نزول
از امام صادق (عليه السلام ) ذيل اين آيات چنين نقل شده كه ((يهود در كتابهاى خويش ديده بودند هجرتگاه پيامبر اسلام بين كوه ((عير)) و كوه ((احد)) (دو كوه
در دو طرف مدينه ) خواهد بود، يهود از سرزمين خويش بيرون آمدند و در جستجوى سرزمين مهاجرت رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرداختند، در اين ميان به كوهى بنام ((حداد)) رسيدند گفتند ((حداد)) همان ((احد)) است در همانجا متفرق شدند و هر گروهى در جائى مسكن گزيدند بعضى در سرزمين ((تيما)) و بعضى ديگر در ((فدك )) و عده اى در ((خيبر)) .
آنان كه در ((تيما)) بودند ميل ديدار برادران خويش نمودند، در اين اثنا عربى عبور مى كرد مركبى را از او كرايه كردند، وى گفت من شما را از ميان كوه ((عير)) و ((احد)) خواهم برد، به او گفتند هنگامى كه بين اين دو كوه رسيدى ما را آگاه نما.
مرد عرب هنگامى كه به سرزمين مدينه رسيد اعلام كرد كه اينجا همان سرزمين است كه بين دو كوه عير و احد قرار گرفته است ، سپس اشاره كرد و گفت اين عير است و آن هم احد، يهود از مركب پياده شدند و گفتند: ما به مقصود رسيديم ديگر احتياج به مركب تو نيست ، و هر جا مى خواهى برو.
نامه اى به برادران خويش نوشتند كه ما آن سرزمين را يافتيم ، شما هم به سوى ما كوچ كنيد، در پاسخ آنها نوشتند ما در اينجا مسكن گزيده ايم و خانه و اموالى تهيه كرده ايم و از آن سرزمين فاصله اى نداريم ، هنگامى كه پيامبر موعود به آنجا مهاجرت نمود به سرعت به سوى شما خواهيم آمد!
آنها در سرزمين مدينه ماندند و اموال فراوانى كسب نمودند اين خبر به سلطانى بنام ((تبع )) رسيد با آنها جنگيد، يهود در قلعه هاى خويش متحصن شدند، وى آنها را محاصره كرد و سپس به آنها امان داد، آنها به نزد سلطان آمدند تبع گفت من اين سرزمين را پسنديده ام و در اين سرزمين خواهم ماند، در پاسخ وى گفتند: اين چنين نخواهد شد زيرا اين سرزمين هجرتگاه پيامبرى است كه جز او كسى نمى تواند به عنوان رياست در اين سرزمين بماند.
تفسير نمونه ، جلد1، صفحه : 344
تبع گفت : بنابراين من از خاندان خويش كسانى را در اينجا قرار خواهم داد تا آن زمانى كه پيامبر موعود بيايد وى را يارى نمايند، لذا او دو قبيله معروف اوس و خزرج را در آن مكان ساكن نمود.
اين دو قبيله هنگامى كه جمعيت فراوانى پيدا كردند به اموال يهود تجاوز نمودند، يهوديان به آنها مى گفتند هنگامى كه محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مبعوث گردد شما را از سرزمين ما بيرون خواهد كرد!
هنگامى كه محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مبعوث شد، اوس و خزرج كه به نام انصار معروف شدند به او ايمان آوردند و يهود وى را انكار نمودند اين است معنى آيه ((و كانوا من قبل يستفتحون على الذين كفروا)).
آرى همان جمعيتى كه با عشق و علاقه مخصوص براى ايمان به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آمده بودند و در برابر اوس و خزرج افتخارشان اين بود كه پيامبرى مبعوث خواهد شد و آنها ياران خاص وى خواهند بود، بر اثر تعصب و لجاج و دنياپرستى در صف دشمنان او قرار گرفتند در حالى كه دور افتادگان گرد او را گرفته و به يارانش پيوستند.
تفسير:
خود مبلغ بوده خود كافر شدند!
باز در اين آيات سخن از يهود و ماجراهاى زندگى آنها است ، آنها همانگونه كه در شاءن نزول آمده است با عشق و علاقه مخصوصى براى ايمان به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) در سرزمين مدينه سكنى گزيده بودند، و نشانه هاى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را در كتاب آسمانى خود تورات مى خواندند، و با بى صبرى در انتظار ظهورش بودند ((ولى هنگامى كه از طرف خداوند كتابى (قرآن ) به آنها رسيد كه موافق نشانه هائى بود كه يهود با خود داشتند با اينكه پيش از اين جريان خود را به ظهور اين پيامبر
(صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نويد مى دادند و با ظهور اين پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) اميد فتح بر دشمنان داشتند، آرى هنگامى كه اين كتاب و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند، نزدشان آمد نسبت به او كافر شدند)) (و لما جائهم كتاب من عند الله مصدق لما معهم و كانوا من قبل يستفتحون على الذين كفروا فلما جائهم ما عرفوا كفروا به ).
((لعنت خداوند بر كافران باد)) (فلعنة الله على الكافرين ).
آرى گاه انسان عاشقانه به دنبال حقيقتى مى دود، ولى هنگامى كه به آن رسيد و آن را مخالف منافع شخصى خود ديد بر اثر هوا پرستى به آن پشت پا مى زند و آن را وداع مى گويد بلكه گاه به مخالفتش برمى خيزد.
اما در حقيقت يهود معامله زيان آورى انجام داده اند، كسانى كه براى پيروى از پيامبر موعود از سرزمينهاى خود كوچ كرده بودند و با مشكلات فراوان در سرزمين مدينه مسكن گزيدند تا به مقصود برسند، سرانجام در صف منكران و كافران قرار گرفتند، لذا قرآن مى گويد ((آنها در برابر چه بهاى بدى خود را فروختند))؟ (بئس ما اشتروا به انفسهم ).
((آنها به آنچه خداوند نازل كرده بود به خاطر حسد كافر شدند، و معترض بودند چرا خداوند آيات خود را بر هر كس از بندگان خود بخواهد به فضل خويش نازل مى كند)) (ان يكفروا بما انزل الله بغيا ان ينزل الله من فضله على من يشاء من عباده ).
گويا انتظار داشتند پيامبر موعود (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) از بنى اسرائيل و از ميان خود آنها باشد و از نزول قرآن بر ديگرى ناراحت بودند!
و در پايان آيه مى گويد: ((لذا شعله هاى خشم خداوند يكى پس از ديگرى آنها را فرو گرفت و براى كافران مجازات خواركننده است )) (فبائوا بغضب على غضب و للكافرين عذاب مهين ).
نكته ها
1- يك معامله زيان آور
آرى يهود معامله زيان آورى انجام دادند، چرا كه در آغاز از مناديان اسلام بودند و حتى زندگى در مدينه را با تمام مشكلاتش براى رسيدن به اين مقصود برگزيدند، اما پس از ظهور پيامبر اسلام ، تنها به خاطر اينكه او از بنى اسرائيل نيست و يا منافع شخصيشان را به خطر مى اندازد به او كافر شدند، چه معامله اى از اين زيانبارتر كه انسان نه تنها به مقصودش نرسد بلكه پس از صرف تمام نيروها در جهت ضد آن قرار گيرد، و خشم و غضب خدا را براى خود فراهم سازد.
در سخنى از امير مؤ منان على (عليه السلام ) مى خوانيم : انه ليس لانفسكم ثمن الا الجنة فلا تبيعوها الا بها: ((براى وجود شما قيمتى جز بهشت نيست ، خود را به غير آن نفروشيد)) قابل توجه اينكه در اينجا سرمايه معامله را اصل وجود آنان ذكر مى كند چرا كه با كفر، ارزش هستى آنها به كلى سقوط مى كند گوئى فاقد شخصيت خود مى شوند، و به تعبير ديگر به بردگانى مى مانند كه وجود خود را فروخته و به اسارت ديگرى در آمده اند، آرى آنها اسير هوى و بنده شيطانند.
كلمه ((اشتروا)) گر چه معمولا به معنى ((خريدارى كردن )) مى آيد، ولى گاه چنانكه در لغت تصريح شده به معنى فروختن نيز آمده است ، و آيه فوق از اين قبيل است .
2- تفسير ((بائوا بغضب على غضب ))
قرآن مجيد در سرگذشت بنى اسرائيل هنگامى كه در بيابان (سينا)
سرگردان بودند، مى گويد ((و بائوا بغضب من الله )) (آنها به غضب خدا باز گشتند) سپس اضافه مى كند ((اين خشم خداوند نسبت به آنها به خاطر كشتن انبياء و كافر شدن به آيات خدا بود)).
در سوره آل عمران آيه 112 نيز همين معنى ديده مى شود كه يهود به خاطر كفر به آيات خدا و قتل پيامبران مورد خشم خدا قرار گرفتند، اين غضب اول است كه دامنگير آنها شد.
بازماندگان آنان بعد از ظهور پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) همان روش نياكان را در مورد اين پيامبر ادامه دادند، يعنى نه تنها به آئين او كافر شدند بلكه در برابر او به مبارزه برخاستند، اين سبب شد كه خشم و غضب تازه اى آنها را فرا گيرد و اين غضب دوم است لذا مى گويد: ((فبائوا بغضب على غضب )).
((بائوا)) در اصل به معنى بازگشتند و منزل گرفتند مى باشد و در اينجا كنايه از استحقاق پيدا كردن است ، يعنى آنها خشم پروردگار را همچون منزل و مكانى براى خود برگزيدند.
اين گروه طغيانگر هم قبل از قيام موسى و هم قبل از ظهور پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) از طرفداران سرسخت چنين قيامى بودند اما پس از ظهور هر دو، از عقيده خود برگشتند و خشم و غضب خدا را يكى پس از ديگرى به جان خريدند.
منوی اصلی
پایگاه مراجع تقلید
-
امام خمینی (ره)
- آیت الله خامنه ای
- آیت الله تبریزی
- آیت الله سیستانی
-
آیت الله شاهرودی
- آیت الله مکارم شیرازی
- آیت الله فاضل لنکرانی
- آيت الله صافي گلپايگاني
- آيت الله بهجت
- آيت الله نوري همداني
- آيت الله محمد علي گرامي
- آيت الله ابوالقاسم خوئي
- آيت الله جعفر سبحاني
- آيت الله مظاهري اصفهاني
- آيت الله عبداله جوادي آملي
- آيت الله زنجاني
- آيت الله علوي گرگاني
- آيت الله روحاني
- آيت الله وحيد خراساني
- آيت الله ملكوتي
- آيت الله اراكي