رمضان ماه مهمانی خدا
قرآن کتاب آسمانی
ذکر ایام هفته
شنبـه » یا رب العالمین
يـك شنبـه » يا ذالجلال و اکرام
دوشنبـه » یا قاضی الحاجات
سه شنبـه » یا ارحم الراحمین
چهارشنبه » یا حی یا قیوم
پنج شنبـه » لا اله الا الله ملک الحق المبین
جمعـه » صلوات بر محمد و ال محمد

اوقات شرعی

روزشمارغدیر

روزشمار غدیر

نهج البلاغه

خطبه : 71

User Rating
( 0 Votes ) 

خطبه اى از آن حضرت (ع ) در آن به مردم آموخته است كه چگونه بر پيامبر (ص ) درود فرستند:

اى خداوند، اى گستراننده زمينها و اى نگه دارنده آسمانها و اى آنكه آفريننده دلهايى بر فطرت و جبلت آنها، چه آن دل كه شقى بود و چه آن دل كه سعيد.

شريفترين درودها و افزونترين بركات خود را بر بنده خود و پيامبر خود محمد (ص ) ارزانى دار. آنكه ، خاتم پيامبران پيشين است و گشاينده درهاى فرو بسته و آشكاركننده حق به نيروى حق و برهان . اوست كه جوش و خروش هر باطلى را فرو نشانيد و حمله و هجوم گمراهيها را در هم شكست . بار سنگين رسالت را بر خود هموار ساخت و، تا به مقصودش رساند، دليرانه كوشيد و به انجام رسانيدن فرمانهاى تو قيام نمود و در جستن خشنودى تو درنگ نكرد و در هيچ اقدامى ترس و تاءخير نشان نداد و در هيچ عزم و آهنگى سستى ننمود. آنچه به او وحى كرده بودى ، نيكو بگرفت و عهد و پيمان تو نگه داشت .

ادامه مطلب...

خطبه : 70

User Rating
( 0 Votes ) 

سخنى از آن حضرت (ع ) در نكوهش مردم عراق :

اما بعد، اى مردم عراق ، شما همانند زنى آبستن هستيد كه چون مدت حملش به سر آيد، بچه خود مرده بيفكند و سرپرستش بميرد و بيوگيش مدت گيرد و، آنكه به او از همه دورتر است ، ميراثش بخورد. به خدا سوگند، كه من به اختيار خود به نزد شما نيامدم ، بلكه دست حوادث بود كه مرا بدين سوى سوق داد. به من خبر رسيده كه گفته ايد على دروغ مى بندد. خدايتان بكشد به چه كسى دروغ مى بندم آيا به خدا دروغ مى بندم ، در حالى كه ، من نخستين كسى هستم كه به او ايمان آورده ام يا بر پيامبر او دروغ مى بندم ، در حالى كه ، من نخستين كسى هستم كه او را تصديق كرده ام به خدا سوگند، كه نه چنين است بلكه آنچه مى گفتم معنى آن درنمى يافتيد زيرا شايسته دريافت آن نبوديد. اى شگفتا، شگفتا، دانش و حكمت را برايگان پيمانه مى كنم ، اگر آن را ظرفى باشد. ((شما پس از اندك زمانى از خبر آن آگاه خواهيد شد.))

ادامه مطلب...

كلام : 69

User Rating
( 0 Votes ) 

آن حضرت در سحرگاه روزى كه ضربتش زدند فرمود :

همچنان كه نشسته بودم به خواب رفتم . رسول الله (ص )، بر من گذر كرد. گفتم يا رسول الله از امّت تو چه ناراستيها و كينه توزيها ديده ام . گفت نفرينشان كن . گفتم خداوند به جاى آنها به من بهتر از ايشان را دهد و به جاى من بدترين كسان را بر ايشان گمارد.

شريف رضى گويد :

((اود)) به معنى كژى است و ((لدد)) به معنى خصومت و كينه توزى و، اين از فصيحترين عبارات است .

ادامه مطلب...

كلام : 68

User Rating
( 0 Votes ) 

سخنى از آن حضرت (ع ) در نكوهش اصحابش :

چند با شما مدارا كنم ، چونان كه با اشتران جوانى كه كوهانشان از درون ريش است و از برون سالم ، مدارا كنند. يا با كهنه جامه اى كه اگر از يك جاى پارگى آن را بدوزند، از جاى ديگر پاره شود. هر بار كه طلايه لشكر شام از دور پديدار گردد، هر يك از شما به خانه خود مى گريزيد و در را به روى خود مى بنديد. همانند سوسمارى ، كه از بيم ، در سوراخ خود پنهان مى شود، شما نيز به سوراخ خود مى خزيد. يا مانند كفتار به لانه پنهان مى شويد. به خدا سوگند، خوار و ذليل كسى است كه شما ياريش كرده باشيد. هر كه شما را چون تير به سوى خصم افكند، تير سوفار شكسته و بى پيكان ، به سوى او افكنده است . به خدا سوگند، كه به هنگام آرميدن در عرصه آرامش ‍ خانه ، شمارتان بسيار است و در زير پرچم نبرد، اندك .مى دانم داروى درد شما چيست و اين كژى را چگونه راست توان كرد.


 

ولى نمى خواهم شما را اصلاح كنم ، در حالى كه خود را تباه كرده باشم . خداوند خوارتان سازد و بدبخت و بى بهره گرداند. آنسان كه باطل را مى شناسيد، حق را نمى شناسيد و آنسان با باطل مبارزه نمى كنيد كه به نابود كردن حق كمر بسته ايد.

و من كلام له ع فِى ذَمّ اءصحابه :

كَمْ اءُدَارِيكُمْ كَمَا تُدَارَى الْبِكَارُ الْعَمِدَةُ وَ الثِّيَابُ الْمُتَدَاعِيَةُ! كُلَّمَا حِيصَتْ مِنْ جَانِبٍ تَهَتَّكَتْ مِنْ آخَرَ كُلَّمَا اءَطَلَّ عَلَيْكُمْ مَنْسِرٌ مِنْ مَنَاسِرِ اءَهْلِ الشَّامِ اءَغْلَقَ كُلُّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بَابَهُ وَ انْجَحَرَ انْجِحَارَ الضَّبَّةِ فِي جُحْرِهَا وَ الضَّبُعِ فِي وِجَارِهَا! الذَّلِيلُ وَ اللَّهِ مَنْ نَصَرْتُمُوهُ وَ مَنْ رُمِيَ بِكُمْ فَقَدْ رُمِيَ بِاءَفْوَقَ نَاصِلٍ.

إِنَّكُمْ وَ اللَّهِ لَكَثِيرٌ فِي الْبَاحَاتِ قَلِيلٌ تَحْتَ الرَّايَاتِ وَ إِنِّي لَعَالِمٌ بِمَا يُصْلِحُكُمْ وَ يُقِيمُ اءَوَدَكُمْ وَ لَكِنِّي لاَ اءَرَى إِصْلاَحَكُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِي اءَضْرَعَ اللَّهُ خُدُودَكُمْ وَ اءَتْعَسَ جُدُودَكُمْ لاَ تَعْرِفُونَ الْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ الْبَاطِلَ وَ لاَ تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَقَّ.

كلام : 67

User Rating
( 0 Votes ) 

سخنى از آن حضرت (ع ) هنگامى كه ، محمد بن ابى بكر را فرمانرواى مصر نمود و بر او شوريدند و مصر را از كفش به درآوردند و خودش را كشتند، فرمود:

من مى خواستم امارت مصر را به هاشم بن عتبه دهم . اگر او را به مصر فرستاده بودم ، عرصه را براى آنها خالى نمى گذاشت و مجالشان نمى داد، كه چنان فرصتى به دست آوردند. نمى خواهم محمد را نكوهش كنم . محمد محبوب من بود و فرزند خوانده ام .

و من كلام له ع لَما قُلّد مُحَمّد بْنَ اءبي بَكْرِ مصر فملكت عَليه وَ قتل :

وَ قَدْ اءَرَدْتُ تَوْلِيَةَ مِصْرَ هاشِمَ بْنَ عُتْبَةَ وَ لَوْ وَلَّيْتُهُ إِيَّاهَا لَمَّا خَلَّى لَهُمُ الْعَرْصَةَ وَ لاَ اءَنْهَزَهُمُ الْفُرْصَةَ بِلاَ ذَمِّ لِمُحَمَّدِ بْنِ اءَبِي بَكْرٍ فَلَقَدْ كَانَ إِلَيَّ حَبِيبا وَ كَانَ لِي رَبِيبا.